برای توئه!اره درسته.برای خودت....قشنگم
گلی را به تو هدیه می دهم؛
عطرش به تو خواهد گفت،
شکوه رنگش می باید به تو بگوید
شکوفه اش می باید به تو بگوید،
پژمرده گی اش باید به تو بگوید
گلی را با عشق به تو هدیه می دهم،
برای توئه!اره درسته.برای خودت....قشنگم
گلی را به تو هدیه می دهم؛
عطرش به تو خواهد گفت،
شکوه رنگش می باید به تو بگوید
شکوفه اش می باید به تو بگوید،
پژمرده گی اش باید به تو بگوید
گلی را با عشق به تو هدیه می دهم،سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا برجاست
سلام بر روی ماه تو عزیز دل سلام از ماست
تو یک رویای کوتاهی دعای هر سحر گاهی
شدم خواب عشقت چون مرا اینگونه میخواهی
من ان خاموش خاموشم که با شادی نمی جوشم
ندارم هیچ گناهی جز که از تو چشم نمی پوشم
دو غم در شکل اوازی شکوه اوج پروازی
نداری هیچ گناهی جز که بر من دل نمی بازی
مرا دیوانه می خواهی ز خود بی گانه میخواهی
مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه می خواهی
شدم بیگانه با هستی ز خود بی خودتر از مستی
نگاهم کن نگاهم کن شدم هر انچه میخواستی
بکش ای دل شهامت کن مرا از غصه راحت کن
شدم انگشت نمای خلق مرا تو درس عبرت کن
نکن حرف مرا باور نیابی از من عاشق تر
نمیترسم من از اقرار گذشت اب از سرم دیگر
سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پا بر جاست