آه ای خدایم، صدایت میزنم بشنو صدای،شکنجه گاه این دنیاست جایم، به جرم زندگی این شد سزایم، آه ای خدایم بشنو صدای، مرا بگذار با این ماجرایم، نمی پرسم چرا این شد سزایم، گلویم مانده از فریاد و فریاد، نمیدانند هیچ کس دلیله این غمه صدا را، به بغض در نفس پیچیده سوگند، دله ما آواره تر از این حرفاست، دله ما گرفتاره خواستنها و نداشتنهاست، به قطره اشکه روی گونه سوگند دله من میشکنه با هر قطره اشک، خدایا حادثه در انتظار است، به هر سو باد وحشی درگذار است، به فکر قتل عام لاله ها باش، که خواب گل به گل کابوس خار است، خدایم ای پناه لحظه هایم، صدایت میزنم با گریه هایم، صدایت میزنم بشنو صدایم، عطا کن دست بخشش همتم را، خجل از روی محتاجان مگردان،الهی کیفرم را میپذیرم، کمک کن تا که با درده دلم بسازم، برای عشق و آزادی بمیرم، خدایا کمک کن تا برای شادی آدمها هرچه دارم بگذارم ... .
خدایم ای پناه لحظه هایم
صدایت میزنم با گریه هایم
صدایت میزنم بشنو صدایم .......